معنی دستاویز و بهانه

حل جدول

دستاویز و بهانه

آتو

اتو


بهانه و دستاویز

گزک


دستاویز

بهانه

آتو


بهانه

دستاویز، عذر

دستاویز


ایراد و دستاویز

بهانه

فرهنگ عمید

دستاویز

[مجاز] وسیله، بهانه،
هر چیزی که آن را وسیله و آلت دست قرار بدهند، دست‌پیچ،


بهانه

عذر، دستاویز، عذر بی‌جا،
ایراد و بازخواست بی‌جا،
[قدیمی] دلیل، سبب، علت،
* بهانه آوردن: (مصدر لازم) برای سرپیچی از کاری عذر آوردن،

واژه پیشنهادی

دستاویز

بهانه

فرهنگ فارسی هوشیار

دستاویز

وسیله، بهانه

مترادف و متضاد زبان فارسی

دستاویز

بهانه، توسل، حربه، عذر، گزک، مستمسک


بهانه

اعتذار، ایراد، تمسک، دستاویز، عذر، گزک، مستمسک، مناسبت

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بهانه

دستاویز

معادل ابجد

دستاویز و بهانه

557

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری